جمعه ۲۳ آذر ۱۴۰۳ |۱۱ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 13, 2024

حضرت آيت الله سبحاني درباره كيفيت و چگونگي حكومت در عصر غيبت، اظهارداشتند : شيوه حكومت در زمان غيبت به صورت ملوكيت نيست؛ چون قرآن با آن سازگار نمي باشد.

دلایل علمی آیت‌الله ‌العظمی سبحانی بر مشروعیت حکمت مردم بر مردم

حضرت آيت الله سبحاني درباره كيفيت و چگونگي حكومت در عصر غيبت، اظهارداشتند : شيوه حكومت در زمان غيبت به صورت ملوكيت نيست؛ چون قرآن با آن سازگار نمي باشد.

 به گزارش سرويس استان هاي مركز خبر حوزه، معظم له طی سخنانی در نهمين جلسه از سلسله جلسات كلام و انديشه اسلامي در مدرسه علميه عالي نواب مشهد به بحث جديدي درباره بخشي از مباحث حكومت اسلامي پرداخته و گفتند: نخست اين كه در تمام دنيا وجود امير و حاکم، لازم و قطعي است، دوم اين كه امير يا اسماً يا صفتاً بايد معين شود و سومين امرهم درباره مكتبي، شرعي و الهي بودن حكومت است.

معظم له تصریح کردند: مقبوليت، مشروعيت، مردمي، الهي و مكتبي بودن، شيوه حكومت اسلامي در زمان غيبت است.

*همه ادیان بر تشکیل حکومت اصرار دارند

ايشان افزودند: غير از تعدادي از خوارج و ماركسيست ها، تمام نحله ها و گروه‌هاي جهان، وجود حكومت را امري ضروري دانسته و معتقدند كه هيچ جامعه اي بدون حكومت، پايدار نخواهد ماند.

حضرت آیت الله سبحانی همچنین اعتقاد به معني امارت و رياست براي خدا در جمله " مِنْ كَلَامٍ لَهُ ع فِي الْخَوَارِجِ- لَمَّا سَمِعَ قَوْلَهُمْ لَا حُكْمَ إِلَّا لِلَّهِ- قَالَ كَلِمَةُ حَقٍّ يُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ- نَعَمْ لَا حُكْمَ إِلَّا لِلَّهِ- وَ لَكِنَّ هَؤُلَاءِ يَقُولُونَ لَا إِمْرَةََ..." (بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏72، ص: 358) را حرفي پوچ دانسته و بیان داشتند: تشريع و قانون گذاري از آن خداست نه اين كه فرمانروايي از آن او باشد؛ زيرا حاكم بايد در ميان مردم بوده و جسم باشد و خدا اينگونه نيست.

ایشان به عقيده ماركسيست‌ها درباره محو اختلاف طبقاتي و در نتيجه نياز نداشتن به دولت اشاره کرده و افزودند: البته آن‌ها اختلاف طبقاتي را از بين برده اما عملاً با برقراي دولت و حكومت، حرف خود را رد نمودند.

این مرجع تقلید همچنین بيان داشتند: دولت فقط براي اختلاف طبقاتي به وجود نيامده و عوامل گوناگوني براي استقرار حكومت و ايجاد دولت وجود دارد.

*جامعه بدون دولت رونق ندارد

حضرت آیت الله سبحانی در ادامه با استناد به سخن اميرمؤمنان(ع) كه مي فرمايند " لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِيرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ- يَعْمَلُ فِي إِمْرَتِهِ الْمُؤْمِنُ وَ يَسْتَمْتِعُ فِيهَا الْكَافِرُ وَ يُبَلِّغُ اللَّهُ فِيهَا الْأَجَلَ- وَ يُجْمَعُ بِهِ- الْفَيْ‏ءُ وَ يُقَاتَلُ بِهِ الْعَدُوُّ- وَ تَأْمَنُ بِهِ السُّبُلُ وَ يُؤْخَذُ بِهِ لِلضَّعِيفِ مِنَ الْقَوِيِّ- حَتَّى يَسْتَرِيحَ بَرٌّ وَ يُسْتَرَاحَ مِنْ فَاجِر"( بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏72، ص: 358)، اظهارداشتند: جامعه بدون دولت نمي تواند زندگي كند.

اين استاد برجسته حوزه علميه قم همچنین به لزوم وجود امير و حكومت در ميان مسلمانان تاکید کرده و با بيان اين كه پيامبر اكرم (ص) در تمام جزئيات دين سخن گفته اند، تصريح كردند: مگر مي شود ايشان درباره جزئيات دين و زندگي مردم مطالبي بيان نمايند ولي درباره حكومت اسلامي سخني نگويند؟ اين امر محال است كه رسول خدا (ص) درباره چيزي كه در رتبه اول امور قرار دارد، سخني نگفته باشد.

*نص اسلام بر تشکیل حکومت است

ايشان با بيان اين كه از مطالعه قرآن و حديث فهميده مي شود كه شيوه حكومت در اسلام بر اساس تنصيص است، ابرازداشتند: اين نص مي تواند به دوصورت اسمي يا وصفي باشد.

معظم له درباره تنصيص بر اسم، به آيه " إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ" (55)مائده، كه پيامبر اكرم (ص) آن را مربوط به حضرت علي (ع) دانسته اند اشاره کرده و افزودند: حديث " َعْلَى بْنِ مُرَّةَ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع يَا عَلِيُّ أَنْتَ وَلِيُّ النَّاسِ بَعْدِي فَمَنْ أَطَاعَكَ فَقَدْ أَطَاعَنِي وَ مَنْ عَصَاكَ فَقَدْ عَصَانِي"( أمالي المفيد، ص113) نيز به بيان تنصيص اسمي مي پردازد.

ایشان با اشاره به سخن ابن سينا درباره تنصيصي بودن حكومت، خاطرنشان كردند: او در كتاب شفا معتقد است كه در تعيين حكومت و رهبر، «تنصيص»، اقرب به واقع است كه هرگونه اختلاف را قطع مي كند.

*تاکید پیامبر‌(ص) بر تشکیل حکومت

ايشان با بيان اين سؤال كه آيا پيامبراكرم (ص) مي توانست رهبري را به شورا واگذاركند، در همین زمینه پاسخ‌دادند: با توجه به زندگي عشيره اي و قبيله اي كه در آن زمان وجود داشت، رأي آن‌ها ارزشي نبود و فقط رئيس آن طايفه تصميم مي گرفت، بنابر اين فقط رؤساي سه قبيله موجود در مدينه حق اظهارنظر داشته و شورا را انتخاب مي كردند كه اين كار صحيح نبود.

* شیوه حکومت در زمان غیبت

اين استاد برجسته حوزه علميه، درباره حكومت در زمان غيبت و اين كه ائمه (ع)  دراين زمان نيز صفات حاكم را اعلام نموده اند، به حديث " لَا يَسْتَغْنِي أَهْلُ كُلِّ بَلَدٍ عَنْ ثَلَاثَةٍ- يَفْزَعُ إِلَيْهِ فِي أَمْرِ دُنْيَاهُمْ وَ آخِرَتِهِمْ- فَإِنْ عَدِمُوا ذَلِكَ كَانُوا هَمَجاً «2» فَقِيهٍ عَالِمٍ وَرَعٍ- وَ أَمِيرٍ خَيِّرٍ مُطَاعٍ وَ طَبِيبٍ بَصِيرٍ ثِقَةٍ..." (بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏75، ص: 235) اشاره و خاطرنشان كردند: سه شرط ارائه شده در اين حديث نشان دهنده تنصيص به وصف و اعلام چگونگي انتخاب حاكم اسلامي مي باشد.

حضرت آيت الله سبحاني در بررسي حكومت، آن را به چهار قالب "ملوك"، "اشراف و نخبگان "، "ثروتندان" و "مردم" تقسيم نموده و با اشاره به " قالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ إِذا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوها وَ جَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِها أَذِلَّةً وَ كَذلِكَ يَفْعَلُونَ"(34)نمل، توضيح دادند: قرآن كريم در آيه " هُوَ اللَّهُ الَّذي لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ"(23)حشر، فوراً بعد از كلمه "ملك" واژه "قدوس" را آورده است.

ايشان خاطرنشان كردند: شيوه حكومت در زمان غيبت به صورت ملوكيت نيست؛ چون قرآن با آن سازگار نمي باشد.

معظم له اضافه کردند: اگر مراد از اشراف، برگزيدگان فكري و عقلي باشند، اين دسته در عين داشتن مقبوليت، مشروعيت ندارند؛ زيرا حق دخالت در مال، جان وعرض مردم را ندارند.

*حکومت مردم بر مردم

ايشان همچنین حكومت مردم بر مردم به شرط حكومت واقعي رأي مردم را خوب ارزيابي كرده و يادآورشدند: البته اين هم مشروعيت ندارد؛ زيرا ولايت عده اي بر عده اي بايد به امضاء شارع باشد و در حقيقت به تأييد خالق متعال برسد؛ ولي فقيه در كنار اين نوع حكومت، مي تواند به آن مشروعيت دهد.

ايشان در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به سه قوه مققنه، قضائيه و مجريه، بيان داشتند: حكومت اسلامي حكومتي ممزوج در قالب الهي و مردمي مي باشد و تمام موازينش تحت كنترل ولي فقيه است.

معظم له تفاوت حكومت اسلامي را با ساير انقلاب ها و حكومت در مكتبي بودن آن دانسته و با بيان اين كه حكومت‌هاي مختلف دنيا مانند فرانسه، آلمان و ... جنبه مردمي دارد، اما مكتبي نيست، گفتند: وليّ فقيه در حكومت اسلامي به نظارت مي پردازد.

*تناقضی در جمهوریت و اسلامیت نیست

اين مرجع تقليد با اشاره به اين كه تناقضي در جمهوريت و اسلاميت نيست، گفتند: اين به معني اين است كه هر نوع برنامه ريزي، رفتار و قانوني در سايه اسلام تصويب و اجرا مي شود؛ پس جمهوري به معني آزادي، انتخاب فرد در حكومت و اسلامي بودن به معناي اجراي قوانين در پرتو اسلام است.

ايشان يادآورشدند: البته در تمام دنيا هر چند جمهوريت داشته باشد، امّا اين امر كه هر قانوني در سايه قانون اساسي باشد، وجود دارد.

معظم له در ادامه به هجمه دشمنان نسبت به ولايت فقيه و هدف آنان از ايجاد جمهوريتي بدون اسلام اشاره نموده و تصريح كردند: آنها بر استبدادي بودن وجود ولي فقيه تأكيد دارند؛ در حالي كه در اين بيش از 30 سال، موردي ديده نشده كه امام خميني (ره) و يا آيت الله خامنه اي از روي استبداد، عمل نمايند.

ايشان با بيان اين كه شوراي نگهبان، چشم ولي فقيه در مجلس است، افزودند: رئيس قوه قضائيه نيز از سوي ولي فقيه بر عملكرد قضات نظارت دارد.

حضرت آيت الله سبحاني به تنفيذ رياست جمهوري اشاره و با بيان اين كه ولي فقيه با اين شيوه كه در هر قوه اي يك نماينده دارد، به نظارت مي پردازد، اظهارداشتند: تمام دشمنان در صدد جدا كردن اسلام از جمهوريت در ايران مي باشند.

معظم له در خاتمه افزودند: انقلاب اسلامي بر مردمي، اسلامي و شرعي بودن حكومت تأكيد دارد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha